۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

جرم و جنایت در غرب

نمی دونم نظرتون در مورد جرم و جنایت در کشورهای غربی و استکباری چیه؟ (منظورم کلیه کشورهای دنیا غیر از ایران، بورکینافاسو ، جزایر سلیمان! و چند کشور انقلابی دیگر از جمله سوریه و ... هست).
حقیقتش را بخواهید من خودم همیشه فکر می کردم در همه کشورها غیر از ایران (خصوصا آمریکا)هم جرم و جنایت بیشتر هست و هم مجرم و جنایت کارها  فراوان ترند و همینطور دارن پشت سر هم  مرتکب خلاف میشند.این طرز تفکر من میتونست چند دلیل داشته باشه  :
1- از بس مغز من کوچیکه و یا اینکه زیاد ازش کار نمی کشیدم.
2-زیاد اخبار ایران میدیدم،چون اخبار ایران ریزترین اتفاقات داخل آمریکای جنایتکار را از صبح تا شب میگه. حتی اگه یه نفر هنگام پوست کندن خیار دستشو ببره در اخبار ایران با آب و تاب به اون می پردازن(خداوکیلی یه روز دقت کنید. اگه یه بخش خبری پیدا کردید که حداقل یه مورد خبر بد از آمریکا توش نگه من اسممو میذارم چورباقالی و عنوان وبلاگ رو هم میذارم حرف های یک چورباقالی)
3- در آمریکا، اسلحه داشتن مجازه و همه توی دعوا به جای چاقو و زنجیر و پنجه بوکس و قمه و ... از هفت تیر و رگبار و مسلسل وآر پی جی استفاده می کنند.
4-در آمریکا مردم همیشه مست و لایعقل هستند.
6-ارزشی برای مردمش قائل نیستند که جونشونو حفظ کنند.
5-بسیج دانش آموزی، دانشجویی، اساتید، اصناف، کارمندان، کارگران، خواهران، مساجد، ورزش، پزشکان، مهندسین، روحانیون، معلمان و .. ندارن و هزار دلیل دیگه که مسخره تر از اینا بود.
باور کنید شاید دید و نگرش خیلی از مردم تا حدودی مشابه  چیزهایی باشه که عنوان شد مثلا وقتی می خواستم بیام خاله مادرم بهش گفته بود پسرتو می خوای بفرستی بین یه مشت وحشی و جانی و ... (البته اون بنده خدا مسن بود و توقعی ازش نمی رفت اما مشکل اینجا بود که همین حرفو از خیلی دوستای جوون هم می شنیدم)
همین مادر من، بنده خدا تا یه گوشه آمریکا یه اتفاقی می افته قبل از اینکه خودم بفهمم زنگ میزنه تا ببینه سالمم یا نه . یه مدت که هر چی زنگ میزد می گفت اونجا فلان میوه هست اونجا فلان غذا هست؟ خیلی تلاش کردم که بهش بفهمونم مادرم اینجا چیزهایی هست که من نگرانم چرا شما ندارید.کاش باور کرده باشه.
اما در مورد مسائلی که گفتم، الان خیلی نظرم با قبل فرق کرده که سعی میکنم به اختصار توضیح بدم.
فکر نمی کنم مغزم کوچیک باشه اما در خصوص اینکه بطور کامل ازش استفاده نمی کنم شکی نیست. دلیلشم همین تفکراتی هست که داشتم!!
در مورد اینکه تلویزیون ایران همیشه اخبار منفی از آمریکای جهان خوار پخش میکنه هم که دیگه جای توضیح نیست و می تونید با دیدن یکی از بخش های خبری (حتی اخبار نابینایان ، بانوان ، هنری ، علمی) به این مساله پی ببرید.جالب اینه که در اخبار آمریکا بندرت از ایران خبری بشنوید.(به جان خودم خیلی ها حتی نمی دونن ایران کجاست !! باید بگی یه جایی بین عراق و افغانستانه)
اما در مورد اسلحه داشتن در آمریکا اول باید بگم که در همه ایالت ها داشتن سلاح آزاد نیست و در جاهایی هم که آزاده فقط در شرایط خاص مثلا دفاع از خودت می تونی از آن استفاده کنی.در ضمن استفاده از چاقو و دیگر وسایلی که در ایران به راحتی و حتی مقابل چشم نیروهای زحمتکش انتظامی بلامانع هست در اینجا حکم همان اسلحه را داره و کافیه یه جایی کسی را تهدید کنی و اونوقته که پلیس مادر و خواهر آدم را به بهترین شکل ممکن بهم پیوند میده.جالبه بدونید اگه حتی تلفنی کسی را تهدید به قتل کنی حکمش همچین کمتر از انجام قتل نیست.
بریم سراغ این مساله که مردم اینجا همش مست و شنگولن.اول پیش خودم گفتم لابد اینجا مشروباشون مثل عرق سگی های خودمون نیست که بالای 100 درصد الکل داره ! و با استعمال اندکی از آن، چهار چرخ آدم هوا میشه اما فهمیدم که بعضی مشروباشون دست کمی از عرق سگی نداره (لازم به ذکر هست که بنده تا به حال هیچکدام را استفاده نکردم چون هم بد خوراکه و هم بعدش سرم  درد میگیره!!) پس چرا اینجا مردم عربده نمی زنن و کنار خیابون بالا نمیارن و ... ؟ چون کسی اجازه نداره غیر از خونش و یا بارها و رستوران های خاصی ، مشروب بخوره و خصوصا رانندگی کنه که اگه پلیس در حالت مستی پشت ماشین بگیردت از زندگی ساقط میشی! (در ضمن اینجا وقتی یه بطری مشروب میبینن لزوما نباید تهشو در بیارن و توو این مساله کسی با کسی کل نمی اندازه.)
شما فکر کنید هم مشروب و هم اسلحه در ایران آزاد بود، چی میشد؟........... بسه ،زیادم فکر نکنید چون مغز آدم قدرت هضمشو نداره.
در مورد ارزش داشتن جوون مردم هم فقط یه داستان کوچیکی میگم که خودتون تا ته خط را برید.یه روز دیدم یکی از خیابان های اصلی را پلیس بسته بود و نمی گذاشتن که ماشین یا موتوری به این خیابون وارد بشه. کنجکاو شدم ببینم چه خبره.جریان از این قرار بود که سگ یه بنده خدا از خونه فرار کرده بود توی این خیابون و بخاطر اینکه یه موقع کسی بهش نزنه و بتونن بگیرنش و تحویل صاحبش بدن این همه پلیس و مامور اومده بودن.حالا ببینید وقتی یه حیوون براشون اینقدر اهمیت داره،واسه ی جان آدما چه ارزشی قائلند.
اما بسیج . حیف که بسیج ندارن. توو این فکرم که برم این کلیسای نزدیک خونم و ایده راه اندازی بسیج کلیسا رو بهشون بدم.خدا را چه دیدی شاید قبول کردند،منم میرم عضوش میشم و شبا فوتبال دستی بازی می کنیم و کارهای فرهنگی می کنیم و برای سالگرد 11 سپتامبر راهپیمایی راه می اندازیم و پلاکارد درست می کنیم و آدمک بن لادن آتش می زنیم و بعضی وقتها هم عکس اوباما رو پاره می کنیم و میندازیم گردن القاعده  و تازه یه عالمه هم بهمون قهوه میدن چون اینجا ساندیس نیست.
عجب ! پس جریان چیه؟
اول اینکه اونقدا هم اینجا کشت و کشتار نیست . فقط کافیه ببینید مساحت و جمعیت آمریکا چقدره و اونو با مساحت و جمعیت ایران مقایسه کنید.همچنین آمار جرم در این دو کشور را با هم مقایسه کنید اونوقت می فهمید که کجا چه خبره.میدونم دارید میگید هی بترکی خب اینو از اول میگفتی! فقط خواستم چیزهایی که این مدت دیدم و برام جالب بود برای شما هم بگم.
راستی چرا ما با این همه فرهنگ و تمدن چند هزار ساله اینجاییم و این آمریکایی ها که  حتی هنوز طرز استفاده از آفتابه را نمی دونن به اینجا رسیدند.

۵ نظر:

مونا گفت...

جالب بود.

saeid گفت...

همه مطالب خوب بودند و متن جالبی دارند.حتما باز سر می زنم.

ناشناس گفت...

merci aghaye Yaroo :D
ama man post haye ghabli ro bishter doooos midashtam!
yokhdam toolani bood!!

ishallah beyter mished!!!!! :P

غلام رضا گفت...

قلم جالبی داری. اگر پشت کار داشته باشی حتما در کارت پیشرفت میکنی.

ali jan گفت...

چورباقالی را خوب اومدی :D
بازم لطفا بنویس که خوب مینویسی انصافا