۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

هدفمند کردن رایانه ها !!

فکر نمی کردم یارانه ها رو بردارن اما برداشتن و عجب برداشتنی ! اونی هم که برداشت معلوم نیست کجا برده گذاشته...
البته اینکه از نظرعلم اقتصاد کار بسیار خوبیه شکی نیست اما مساله اینجاست که توی کشور ما علمی رفتار کردن جایی نداره چون اکثر علوم کنونی، غربی هستند و اگه استفاده کنیم مورد تهاجم علمی قرار می گیریم و به آمریکا وابسته میشیم که بنابراین بهتره اصلا ازش استفاده نکنیم.
 حداقل کاش یه اسم میگذاشتن روی این طرح که همه می تونستند درست تلفظ کنند مثلا طرح فشار اقتصادی یا طرح اخذ مازاد حقوق یا طرح گاهانه ها که اگه بجای کلمه"ه" از "ی"  هم استفاده میشد دیگه لُب مطلب را کامل بیان می کرد.حقیقتش اول فکر می کردم این پیرزن و پیر مردها نمی تونن بگن "یارانه" اما وقتی توی برنامه 35 پارازیت که از تلویزیون کلاً استکباریه VOA پخش شد و آقای حمید دباشی استاد دانشگاه کلمبیا یه جا گفت هدفمند کردن رایانه ها فهمدیم که ای داد بیداد پس این مشکل پیر و جوون و دکتر و بیسواد نداره البته ناگفته نمونه که دانشگاه کلمبیا در نیویورک همون دانشگاهی هست که رییس جمهور بسیار مردمی و مکتبی (که نمی دونم مکتبی یعنی چه و شاید منظور این است که در مکتب تحصیل کرده ) با سخنان هوشمندانه خود کل استکبار شرق و غرب را دچار بحران کردند و همچنین باعث شادی و مسرت بسیار زیاد دانشجویان غرب زده و عمال دشمن شدند. از دیگر دستاوردهای ناخواسته حضور رییس جمهور خیلی مردمی،بالا رفتن سطح علمی دانشگاه شد بصورتیکه در سخنان آقای دهباشی تبلور پیدا کرد.
در ضمن می تونید با جستجوی کوتاه توی سایت گوگل ببینید که حتی افراد و شخصیت های سیاسی دیگر و سایت های معتبر از جمله یک خبرگزاری که به چشم من خورد از واژه جعلی رایانه به جای یارانه استفاده کرده اند.
عجب .... حرف به کجا کشید.اما اشکال نداره.هر چقدر به مسایل زیر بنایی اقتصادی پرداخته بشه باز هم کمه !
حتما هر کدام از شما وقتی شنیدید که این طرح اجرا شد فکرتون مشغول مساله ای شد و یه چیزی تو ذهنتون اومد مثلا یکی از دوستان می گفت دیگه نمی تونم با این پول تو جیبی ماشین بابا رو یواشکی بردارم و بعد بنزین کنم و بذارم سر جا.یکی دیگه می گفت همون موقع هم که پول برق زیاد نشده بود مادر و پدرم چون سن بالا بودن و زود می خوابیدن می نشتم پای تلویزیون یا ماهواره و هر نیم ساعت یکبار صدا مامان می اومد که این بی صاحاب رو خاموش کن و برو کپه مرگتو بزار (که البته من گفتم شاید دلیل دیگری داشته ;) که اون با اشاره مجدد به سن بالای بابا مامانش تاکید کرد بخاطر پول برق بوده) و یا یکی دیگه که می گفت چطور درست حسابی حموم کنم چون هر وقت حموم بودم  بابام می گفت بترکی . بدنت جلبک زد ،بیا بیرون فردا پول آب خدا تومن میاد... و خلاصه هر کسی با توجه به دید و موقعیت خودش نظر مختلفی داشت .
اما اگه بخواید بدونید من چی اومد توی ذهنم باید بگم که چند مورد بود :
1- گفتم عجب خوب شد که ماشینمو فروختم آخه بهش کارت بنزین نمی دادند و اگه نگه داشته بودم الان کسی خریدارش نبود.
2- یه دفعه یاد اون زنی افتادم که توی قصابی دیدم 600 تومان پول آورده بود و می خواست گوشت بخره که یارو گفت فقط میشه یه کمی دنبه و چربی بهت بدم.بنده خدا ...
3- یاد یه چیز دیگه هم افتادم..یاد یه سیده گدا که می اومد نانوایی محل نون می خرید و من چند بار باهاش جر و بحثم شد.آخه می گفت چرا میگید الان اوضاع بده ...ما زمان شاه این عید و اوون عید پلو می خوردیم ولی الان هر شب که من همیشه باهاش کلی بحث می کردمو می گفتم آخه مگه همه چیز پلو خوردن هست و .... که یادمه یه بار یه چیزی بهش گفتم که دیگه حرفی نزد.گفتم بدبختی ما اینه که تو با این طرز فکر یک حق رای داری و یکی هم مثل دکتر سروش یک حق رای که اونم ازش گرفتن.خلاصه خیلی دلم می خواست الان ببینمش و بگم هنوز همون پلو رو میشه هر شب بخوری یا نه.
حرف به درازا کشید . دلم نمی خواست زیاد وارد این مباحث بشم چون درد آوره و خوشایند نیست اما دیگه پیش اومد.من که دردم اومد.شما رو نمی دونم !!
امیدوارم سال جدید میلادی برای همه سالی شاد همراه با صلح باشه. که خیلی قشنگ از وقایع همین روزهای نخستین مشخصه که پر از صلح ، آشتی و شادیه !/

۷ نظر:

مائده گفت...

سلام!
من اولين باري هست كه نوشته هاي شما را مي خونم!
.
.
من مائده هستم!
و فقط سلام!
خوشحالم كه خوندم.
:)

yaroo گفت...

سلام خواهر مائده
احتمالا آخرین بار هم بود.درسته؟ D:
ممنون از نظرتون.
منم خوشحالم از بازدید شما
پاینده باشی
در ضمن در این وبلاگ به دستور اماکن ، حفظ حجاب اسلامی الزامی است. D:

ناشناس گفت...

ایران بودید بهتون می گفتند مهندس!! حالا چرا شدید یارو ؟؟؟

yaroo گفت...

WoOoOoW , فکر کنم شناسایی شدم, آخه مهندسی و دکترای ایران این جا کاملا بی مصرفه ، حتی برای زن گرفتن هم نمیشه ازش استفاده کرد. "یارو" هم به معنی سوم شخص مفرد می باشد که آن هم مجهول است و هم در آن از یار نامبرده شده که یادش بسی مایه آرامش دل است و وجودش مایه عذاب ! ....

رها گفت...

سلام. ممنون كه به وبلاگ من سر زديد. فكر كنم يه دوست مشترك ما را بهم پيشنهاد كرده اند.
ديروز خوانده بودمتان.
پيروز باشيد

yaroo گفت...

سلام رها
سر زدن کار بدی است البته در دعوا ولی به وبلاگ سر زدن امری است پسندیده که کراراً به آن پیشنهاد شده و بنابراین باز هم سر می زنم البته به وبلاگتان.
امان از دست این دوست مشترک شرق زده;) !!
شرمنده ام که مجبور به خواندن نوشته های کذایی ام، آن هم بیش از یک بار شدید.موفق باشید

محمد گفت...

سلام یارو
متنت محشره، باباجون عالیه، برادران گمنام کف بر شدن! همگی ای ول این یارو چقده از بلاد کفر بد گفته و از بلاد مسلمین تعریف کرده و همگی برات صدتا صلوات فرستادن
اما اسن یارو حال نمیده یه جورایی فاز نمیده اما خود دانی، سالاری، سرور! مواظب سنجابهای بلاد کف باش.